من و عشقم
محتاج رستاخیز چشمانت ، در برزخی بین دو دیدارم
من از زمین و آسمان و عشق ، غیر از خدا تنها تو را دارم
قلبت به رنگ بکر آرامش ، لبخند تو آهنگ خوشبختی
از آسمان آبی عشقت ،من قطره قطره شعر می بارم
زیبایی تو باغ آلوچه ، شادابی ات بوی نم کوچه
من با تمام ثروت قلبم ، ناز نگاهت را خریدارم
اختر شناسی شد دل من تا ، دید آسمان تیره ی مویت را
صدها ستاره در شب مویت ، باید که وصف تازه بشمارم
شد سکه کار و بار طبعم تا ، پیکر تراش شعرهایت شد
حالا زبان وصف تو کارم ،زیبایی روی تو ابزارم
...................................................
در وصف زیبایی لبهایت ناچار باید نقطه بگذارم
نوشته شده در پنج شنبه 90/7/28ساعت
11:6 عصر توسط صحرا نظرات ( ) | |