من و عشقم
قسم به چشمات بعد از این جز تو گلی بو نکنم ,,,,حامد عزیزم خیلی دوست دارم همه دنیای قشنگم,,,, سلام به همه دخترای ناز و آقا پسرای گل،خوبین همگی؟بلاخره بعد 18روز اومدم،واااااای بخدا دلم واسه همه تون تنگ شده بود.به خصوص واسه نفسم دیگه داشتم دیوونه میشدم از دوریش. خلاصه خیلی خوش گذشت هر روزو هرشب مهمونی بودیم،دیگه اونقد خوردم 4کیلو چاق شدم، خیلی خوب بود بعد یه دوره کاری فوق العاده بهم چسبید. از همتون تشکر و سپاسگذاری فراوان دارم به خاطر کامنتها و تبریکای قشنگتون،امسال اولین سالی بود که روز تولدم پیش عشقم نبودم ولی درعوض یه تبریکی بهم گفت که حس کردم دیگه از من خوشبختتر نیست.بینهایت عالی و قشنگ بود. (نفسم حامدم همه دنیام روزی هزاران بار خدامو شکر میکنم که تو فرشته پاک و مهربونو به من داد.انشاالله همیشه باشی و سایه نازنینت بالا سرم باشه.دوست دارم زندگیم.) تو سنندج یه تولد خوشگل واسم گرفتن،کلی کادو گرفتمو رقصیدیمو حال کردیم.جای همه شماهارم خالی کردم.خیلی دلم میخواست عکساشو بزارم ولی آقامون نمیزاره... بازم میسی از تبریکاتون خیلی خوشحالم کردین.انشاالله همیشه سلامت و پایدار باشید و دوستای ناز من بمونیـــــــــد. اینم خلاصه ای از سفرم،فقط خواستم بیام و اعلام حضور کنم که برگشتم پیشتون. بزودی با یه آپ قشنگ میام.خیلی خیلی دوستون دارم. مراقب خودتون باشید. بوووووس بوووووس. به نام ِ اوکه دل را آفرید و به نام ِ تو که تپیدنش دادی . هنوز وتا همیشه هم اگر خدای خودم را شکر کنم که تو را دارم باز هم حق مطلب ادا نشده عزیــــــــــــــــــــزم:دوستت دارم،بیشتر از همیشه عاشقترم خیلی بیشتر از دیروزها ممنونم به خاطر بودنت...بامن ماندنت...آرامشی که با وجودت به من هدیه می کنی...وگرمای وجودت بامن بـــــــــمان بهترینِِِ ِمن که تنهــــــا تو معنای عمیق ِ خواستنـــــــــی
جز به تو و به خوبیات به هیچ کسی خو نکنم
قسم به اسمت که تو رو تنها نذارم بعد از این
اسم تو رو داد می زنم تا دم دمای آخرین
قطره به قطره خونم و یک جا به نامت می کنم
دلخوشیهای دنیا رو خودم به فالت می کنم
می برمت یک جای دور می شم واست سنگ صبور
برات یه کلبه می سازم پر از یک رنگی پر نور
روح و دل و جون و تنم، نذر نگاهت می کنم
دنیاها رو فدای اون چهره ماهت می کنم
سلام به همه دوستای گلم
خوبین همگی؟نماز روزه های همگیتون قبول باشه.
خیلی خیلی خوشحالم که اومدم اینجا و تو این مدت کم 3ماهی که اینجام یه عالمه دوستای نازوخوب پیدا کردم.
خیلی دووووووووووووستوووووووووووون دارم.
از همتون سپاسگزارم.واااااای چشتون نزنم تهنام بزارینااااااا
اومدم بگم که من 10روزی نیستم امشب میریم مسافرت سنندج خونه مادربزرگم.دلم خیلی واستون تنگ میشه.
ولی شما بیاین وبلاگم و منم از طریق گوشیم میبینم کامنتهای قشنگتونو میبینم.
عیدفطرم تبریک میگم،انشاالله تو این مدت هرچی از خدا خواستین همه رو قبول کنه.به همه آرزوهای قشنگتون برسین.واسه منو نفسمم دعا کنین.
مراقب خودتونو دلاتون باشین.
زود زود برمیگردم پیشتون.
به امید دیدار دوستای نازنینم.
لابه لای ِ تمام شعرهایی که برای چشمهایت نوشته ام این آخری ها احساسی هست که بیشتر از پیش غوطه میخورد میان ِ کلماتم
..
در پس ِ تمام ِ روزهایی که با تو گذشته عطر ِ خاطره ای گرم می کشاندم دور آن قدر دور که زمین تنها چیزی باشد که نبینم و مقابل ِ دیدگانم تا چشم کار می کند ؛ آبی ِ بی نهایت ِ آسمان است
..
تو رنگت ؛ بی رنگی ست هوایت ؛ بی هوایی
کنار ِ تو ، اندازه ی تمام ِ نداشته هایم آرامم
...
تو ؛ بوی ِ خاک باران خورده ای و سینه ات شالی زار ِ امن ِ دلواپسی های من
در نبود ِ توآن قدرشکستن را عمیق تجربه کردم که این روزها که هستی تمام ِ بنای دلم را از عشق هزار بارفرو می پاشانم ودوباره از نومیسازم ...
به عشق ِ نفس هایت ...نفسهای گرمی که شوق زندگی من است.
خوشحالم که دارمت
اما هنوز سیراب نیستم
هنوز عطش دارم برای وجودت
میخواهم از او که تواناست بر هر چیزی...همیشه باشی وسالم باشی وبرای من باشی